Lyrics
نمیدونم چه مرگمِ
من از صبح، من از صبح
یه روزی خوبم و یه روز
برعکس و برعکس و
اصلاً مهم نی چی بشه یا چی سَرم میاد
ندارم حوصلهی این بحثو، این بحثو
چسبیدم از صبح من به تختم
بیانرژی خونه نی مرتب
بیحال، کسل و خستهام
انگار از بلندی شدم پرت
این من نیستم باید خودم شم
باید سعی کنم بلند شم از جام
با اینکه دست تنهام
چسبیدم از صبح من به تختم
بیانرژی خونه نی مرتب
بیحال، کسل و خستهام
انگار از بلندی شدم پرت
این من نیستم باید خودم شم
باید سعی کنم بلند شم از جام
با اینکه دست تنهام
یه وقتایی نمیدونی که چی دلت میخواد
سفید و سبز سیاه یا قرمز کدوم بهت میاد
میخوای تو جاده گم بشی، بری یه جای دور
تو دسترس کسی نباشی بری یه نقطه کور
چسبیدم از صبح من به تختم
بیانرژی خونه نی مرتب
بیحال، کسل و خستهام
انگار از بلندی شدم پرت
این من نیستم باید خودم شم
باید سعی کنم بلند شم از جام
با اینکه دست تنهام
چسبیدم از صبح من به تختم
بیانرژی خونه نی مرتب
بیحال، کسل و خستهام
انگار از بلندی شدم پرت
این من نیستم باید خودم شم
باید سعی کنم بلند شم از جام
با اینکه دست تنهام
Written by: Aminreza Alimohammadi